PDF رمان شوفر از نویسنده ناشناس با لینک مستقیم در ژانر عاشقانه

پی دی اف نسخه کامل رمان شوفر

نویسنده ناشناس 
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات:615

خلاصه رمان:

 هانا، دختری فرهیخته اما کم‌تجربه، پس از یک مواجههٔ مرموز با مردی غریبه در شب، دچار دگرگونی درونی می‌شود. ورود او به خانه‌شان به عنوان راننده، رازهایی از گذشتهٔ خانوادگی را آشکار می‌کند. رابطهٔ آن‌ها پر از کشمکش‌های ذهنی، گفت‌وگوهای فلسفی و تعلیق‌های عاطفی است تا جایی که هانا را وادار به بازتعریف هویت خود می‌کند. تم: کشف خود، قدرت انتخاب، و مرز بین وسوسه و عشق …
قسمتی از رمان شوفر
وقتی ارمان منو به کافه‌اش دعوت کرد نه نیاوردم. هنوزم دلم می‌خواست که هیراد و حذف کنم و به ادم هم سطح جاش بیارم. گفته بود بچه‌ها هم هستن ولی با دیدنش تنها سر میز تعجب کردم. نشستم و گفتم: سلام، بقیه کجان؟ دستاشو زیر چونه‌اش زد و نگام کرد: دوس داشتم تنها باشیم‌؟ هانا جان من باید یه صحبت‌های خصوصی باهات داشته باشم! با دهن نیمه باز نگاش کردم: صحبت کنیم! به کافه نسبتا خلوت اشارت کرد.-آره ولی تو دفترم. مخالفتی نکردم. کیفمو برداشتم و دنبالش به راه افتادم، همین که در رو بست. به بازوهام چنگ زد و منو چسبوند بهش. با تعجب و در حالی که سینه‌ام از هیجان بالا و پایین می‌شد.
خیره‌اش شدم. سیب گلوش می‌لرزید و نگاهش بین چشم‌هام می‌چرخید. هم زمان گفتیم: آرمان. -هانا.. سرم و پایین انداختم. حرارت چشماش داشت ذوبم می‌کرد. صداشو شنیدم: خیلی وقته تو فکرمی، خیلی وقته می خوامت! این اجازه رو بهم میدی هانا؟ و چونه‌مو گرفت و سرمو اورد بالا، منتظر بهم چشم دوخت. شکه نگاهش کردم انتظار نداشتم انقدر زود بهم درخواست بده و اینطور عجولانه، آرمان پر احساسی به نظر نمی‌رسید. آب دهنمو قورت دادم و نگاهش کردم چهره هیراد اومد جلو چشمم. اگه می‌دونست با یکی هستم چه عکس العملی نشون می‌داد؟ کنار می‌کشید یا تهدید می‌کرد؟ نباید بی گدار به آب می‌زدم. کمی به
عقب هدایتش کردم: آرمان من… مچ دستمو گرفت و منو به سمت خودش کشید: هانا می‌دونم تو هم ازت خوشت میاد! لبمو با زبون تر کردم. -الان گیج شدم، می‌تونی بهم فرصت بدی تا بهت جواب بدم! -به شدت منتظر اینم که باهام باشی، پس ازت جواب آره می‌خوام! لبخندی زدم: مرسی که در کم می‌کنی. دستمو ول کرد و من دیگه موندن رو جایز ندونستم. -باید برم. -می‌خوای برسونمت؟ دیدم با تاکسی اومدی. نمی‌دونستم بهش چی بگم. هیراد با دیدنش چه عکس العملی نشون می‌‌داد؟ اگه بهش می‌گفتم عاشق آرمانم کنار می‌کشید؟ باید امتحان می‌کردم ولی نه اینطوری. درخواست آرمان رو برای رسوندم رد کردم و بازم سوار تاکسی شدم …



 قیمت: 25,000 تومان  پرداخت و دانلود

#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.


برچسب ها: PDF رمان شوفر نویسنده ناشناس لینک مستقیم ژانر عاشقانه
دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رمان، شعر و داستان

تعداد مشاهده: 30 مشاهده

فرمت محصول دانلودی:

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 615

حجم محصول:2,349 کیلوبایت


نماد اعتماد الکترونیکی


با خرید از ما کدتخفیف10درصدی هدیه دریافت کنید!

درباره ما

"فارسفایل"سال1391 به عنوان اولین مرکز ارائه فروش محصولات دیجیتال با هدف کارآفرینی تاسیس گردید. این حوزه با افزایش آنلاین شاپ ها در کسب کارهای اینترنتی بخش بزرگی از تجارت آنلاین جهانی را در این صنعت تشکیل داده است. حال بستری مناسب برای راه اندازی فروشگاه کسب کار شما آماده شده که امکان فروش محتوا و محصولات دیجیتالی شما وجود دارد.

تماس با ما

آدرس: گناباد، بخش مرکزی، شهرک فرهنگیان، بلوار استقلال، بلوار امام سجاد پلاک70 طبقه_همکف کدپستی9691944367
(ساعت پاسخگویی 7صبح الی 24شب)

تلفن تماس051-57261834 ایمیلfarsfile@gmail.com ارسال پیام در تلگـــرام

نشان و آمار سایت

logo-samandehi
59,084 بازدید امروز
113,316 بازدید دیروز
488,266,657 بازدید کل
23,216 تعداد فروشگاه
53,178 تعداد محصول
تمام حقوق مادی و معنوی سایت برای فارسفایل محفوظ می باشد.
کدنویسی توسط : فارسفایل