فایل های دسته بندی 🔺دیجیتال فایل های الکترونیکی
-
نووآ جانسون که تکتیرانداز ماهر و معروفیه تو آخرین مأموریتش شکست میخوره، فقط بخاطر اینکه میخواد از تنها قانونش پیروی کنه.
-
خلاصه: تبادلی بین عشق و انتقام، شکوفه زدن نهال خشک شده ی عشق کودکی نیلا از کودکی دل می بنده به پسر محجوب و با وقار محله ی عموش! به کسی که ..
-
بهینهسازی پرسوجوها و الگوریتمهای جستجو در پایگاههای داده بزرگ — منبعی ضروری برای دانشجویان، مهندسان داده و متخصصان پایگاه داده
-
خلاصه: آلسیو سرد، بیرحم، قاتل، همه از من حساب میبرن و میترسن. من به این دنیا نیومدم که عشق بورزم یا عشق دریافت کنم. من اینجام تا آخرین
-
کاربرد اینترنت اشیاء در کشاورزی هوشمند — پروژه نمونه و گزارش فنی — منبعی ضروری برای دانشجویان، مهندسان و کشاورزان فناور
-
دختری که به خاطر هوس یک شبه نامزدش پای یه بچه بی گناه به زندگیش باز میشه و خانواده نامزدش بهش انگ خیانت میزنند...
-
هیدارا حاجیِ جوون بیست و هشت سالهای که شرط حج رفتنش ده سال تدریس مذهب توی دانشگاهه! یه حاجی که با شیطنت و جذابیتش، خط بطلانی رو باور منفیِ
-
سیستم توصیهگر برای فروشگاه آنلاین — طراحی الگوریتم و پیادهسازی نمونه — منبعی ضروری برای توسعهدهندگان و تحلیلگران داده
-
یاسی دختری زخم خورده از روزگار که هنوز سادگی ومعصومیت کودکیش تو رنگی رنگی شدن آدما دست نخوردهست اینبار تو موج های کوتاه و بلند دریای زندگیش ط
-
توحید راد؛ ته تغاری اردکان خان راد مردی جذاب با پرستیژ بالا دل مُرده از زندگی مجلل و اشرافیش برای ساخت پروژه درمانگاهی قدم به
-
پیشبینی ریزش مشتریان با یادگیری ماشین — دیتاست و کد — منبعی ضروری برای تحلیلگران داده و متخصصان هوش مصنوعی
-
لوکاس میداند که یک شب عالی فقط نیاز به سه چیز دارد: بازیهای ویدیویی، شراب و پاد تای. البته وجود بادامزمینی ضروری است! اما آدمهای دیگر؟ ..
-
نگاهش روی قرمزی رژ لبم که نشست لبخند زد نگفتم بی رحم باش، گفتم بی پروا باش. نگفتم که کمر به قتل من ببند. گفتم یکم طناز باش...
-
طراحی شبکه محلی با Cisco Packet Tracer — طرح فنی، شبیهسازی و گزارش پیادهسازی — منبعی ضروری برای دانشجویان و مهندسان شبکه
-
داستان درباره ی دختری به نامِ پریاست که بسیار شیطون و سرزنده است وزندگی خوب وارامی دارد ولی زندگی ارام این دختر با رفتن به دانشگاه ..
-
خب، آره، خاطرخواه شدم! خاطرخواه گیس گلابتون. دلم می خواهد بیاید پشت پنجره و نگاهم میکند. دلم یک جوری گرم میشود. انگشت هایم جان میگیرند.